۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

شعر زیبای اخوان ثالث در وصف امام رضا (ع)

اى على موسى الرضا! اي پاکمرد يثربى، در توس خوابيده! من تو را بيدار مى دانم.
زنده تر، روشن تر از خورشيد عالم تاباز فروغ و فرّ و شور زندگى سرشار مى دانم
گر چه پندارند: ديرى هست، همچون قطره ها در خاک
رفته اى در ژرفناى خواب
ليکن اى پاکيزه باران بهشت! اى روح! اى روشناى آب!من تو را بيدار ابرى پاک و رحمت بار مى دانم
اى (چو بختم) خفته در آن تنگناى زادگاهم توس!
ـ (در کنار دون تبهکارى که شير پير پاک آيين، پدرت
آن روح رحمان را به زندان کشت) ـ
من تو را بيدارتر از روح و راح صبح، با آن طرّه زرتار مى دانم
من تو را بى هيچ ترديدى (که دلها را کند تاريک)
زنده تر، تابنده تر از هر چه خورشيد است، در هر کهکشانى، دور يا نزديک،
خواه پيدا، خواه پوشيده
در نهان تر پرده اسرار مى دانم
با هزارى و دوصد، بل بيشتر، عمرت،
اى جوانى و جوان جاودان،
اى پور پاينده!
مهربان خورشيد تابنده!
اين غمين همشهرى پيرت،
اين غريبِ مُلکِ رى، دور از تو دلگيرت،
با تو دارد حاجتى، دَردى که بى شک از تو پنهان نيست،
وز تو جويد (در نهانى) راه و درمانى.
جاودان جان جهان! خورشيد عالم تاب!
اين غمين همشهرى پير غريبت را،
دلش تاريک تر از خاک،يا على موسى الرضا! درياب.
چون پدرت، اين خسته دل زندانىِ دَردى روان کُش را،
يا على موسى الرضا! درياب، درمان بخش.
يا على موسى الرضا! درياب.
مهدي اخوان ثالث

۷ نظر:

م.س.ن گفت...

سلام امیر خسرو عزیز و مهربان و گرامی . استاد بزرگوار و دوست داشتنی . هر روز زیبایی که قلبهای عزیزت را روشن و امید و زندگی را در رگهایت جاری می سازد را به تو و همه پیرامونت تبریک عرض می کنم . بهترینها و زیباترینها را برایت آرزومندم . سلامت و خوشحال باشی .

دشمن زياري گفت...

سلام امير عزيز
همان انديشه كوروش بود كه ما را مهياي پذيرش عدل برخاسته از مكتب پيامبر بزرگ اسلام نمود. همان منشوري كه ما را وادار به لبيك گويي به دستورالعمل انسانيت در قالب قرآن كريم و مجيد نمود.
ممنونم از لطف شما استاد بزرگوار

رمضانی گفت...

سلام بر شما جناب شجاعی عزیز

از لطف تان ممنونم . شعر زیبا و انتخاب بجایی بود استفاده کردم.

در پناه حق پایدار باشید

عسل بانوی خودمون گفت...

کاش قسمت بشه بریم زیارت . دیروز تهدید کردم / گفتم یا امام رضا اگه تو قدرت اینو نداشته باشی که شرایط رو یه جوری سر و سامون بدی که من بعد از هفده سال بیام زیارت دیگه نه من نه تو ....

عسل بانوی خودمون گفت...

شما قرار بود برای من تحقیق کنین ببینین این دیوانه روزبه اسدی کیه ؟ خسته ام کرده از بس نیش و کنایه میزنه . اه آدمیزاد هم این همه تلخ میشه ؟

عسل بانوی خودمون گفت...

ببینم این یکی دیوونه هم همشهری شماست پاشو کرده تو کفش من ؟ عجب گرفتاری هستم به خدا . اسمش میر محمد مونی ثانیه . مرده شور خودشو ببرن با اسمش . چقدر اعصاب آدمو خراب میکنن این عوضی های تازه به دوران رسیده . ترو خدا امیر خسرو جان ببخش که همه اش به شما مینویسم . درد و دل میگم برات .

محمود رضا پولادی گفت...

سلام استاد
شعرهای اخوان ثالث همه زیبا و پر احساسند و زمستانش از همه دلربا تر و عمیق تر
لذت بردم
راستی بلاگفای شما ظاهرا مشکلی داره و قسمت نظراتش عجیب وغریب شده یوزر نیم وپسورد می خواد