خُلف وعده
در روابط انسانی و اجتماعی همواره آداب و صفاتی وجود دارند که مورد احترام تمامی افراد بشر و مجموعه های انسانی هستند. صفاتی چون راستگویی و صداقت، امانتداری، حسن خلق، وفای به عهد و... که هر یک از آن ها جایگاهی خاص به فرد دارنده آن در اجتماع می بخشد و او را در مقام احترام افراد جامعه قرار می دهد وعدم پایبندی به هر یک از موارد فوق مطرود و منفور انسان است.
وفای به عهد نیز یکی از صفات پسندیده ی بشری است که هم از نگاه دنیوی و هم از نگاه اخروی ارزشمند و شایسته است؛ چنان که شما می توانید در روابط خود از این مساله برای آزمایش شخصیت و منش افراد در برخورد با خود استفاده کنید. بی شک کسانی که برای شما ارزش و احترام قائلند، به وعده ای که با شما دارند عمل خواهند کرد و این معیار خوبی برای شناخت افراد است. البته وفای به عهد را می توان به موارد بسیاری تسری داد اما حتی اگر دوستی بدون دلیل موجه یک خلف وعده زمانی را نیز با شما به جا نیاورد باید در دوستی او شک کنید.
اسلام نیز که از سوی خداوند به عنوان بهترین آیین اجتماعی و انسانی برگزیده شده است و عمل به دستورات آن ضامن سعادت دنیوی و اخرویست بر تمامی موارد فوق صحه می گذارد؛ رعایت این رفتار را بر انسان واجب می داند و در مقابل، نتیجه رعایت این موارد را برخورداری از پاداش دنیوی و اخروی معرفی می نماید و یکی از مواردی که در این آیین انسان ساز ـ در قرآن، نهج البلاغه و سایر منابع اسلامی و شیعی ـ مورد تاکید فراوان قرار گرفته، وفای به عهد است. هر چند پرداختن به تمامی موارد ذکر شده در این منابع از حوصله این نوشتار خارج است اما به عنوان مشتی از خروار به دو آیه از قرآن و دو مورد از نهج البلاغه اشاره می شود تا اهمیت این موضوع بیش از پیش روشن شود:
از آیه هایی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد، آیه 34 از سوره "اسرا" است که در آن خداوند می فرماید:
أَوْفُوا بالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً
... به عهد (خود) وفا كنيد كه از عهد سؤال مي شود.
بنا بر این آیه، انسان در مقابل خلف وعده خود در آخرت مؤاخذه خواهد شد.
پس به عهد و پیمانی که با دیگران بسته اید وفا کنید تا مورد بازخواست الهی واقع نشوید.
در جاي ديگر، قرآن مجيد وفاي به عهد را یکی از نشانه های افراد نيكوكار دانسته و مي فرمايد:
... الْمُوفُونَ بعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا) ... بقره / 177 (
... نيكوكاران كساني هستند كه به عهد خود (هنگامي كه عهد بستند) وفا مي كنند.
در نهج البلاغه نیز اميرمؤمنان ـ علی (ع) ـ در فرمان خود به مالك اشتر می فرماید:
إياك... ان تعدهم فتتبع موعدك بخلفك... و الخلف يوجب المقت عندالله و الناس، قال الله تعالي «كبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون) . نهج البلاغه، صبحي صالح، نامة 53.)
بپرهيز از اينكه به مردم وعده بدهي و تخلّف كني... زيرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنانكه قرآن مي فرمايد: "نزد خدا بسيار خشم آور است كه بگوييد چيزي را كه به آن عمل نمي كني".
همچنین در جای دیگری از این نامه، امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ به مالك اشتر فرمان می دهد كه اگر به دشمن خود هم وعده اي داده اي بايد به پيمان خود وفا كني؛ و شاید این سخن گهر بار اهمیت وفای به عهد را بیشتر مشخص کند:
و إن عقدت بينك و بين عدوك عقدة، او البسته منك ذمةً، فحط عهدك بالوفاء وارع ذمّتك بالامانةِ، و اجعل نفسك جنة دون ما اعطيت، فإنّه ليس من فرائض الله شيء الناس اشد عليه اجتماعا، مع تفرق اهوائهم، و تشتّت آرائهم، من تعظيم الوفاء بالعهود و قد لَزم ذلك المشركون فيما بينهم دون المسلمين لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تغدرنّ بذمّتك و لا تخيسن بعهدك و لاتختلن عدوك فإنه لا يجتري علي الله إلا جاهل شقي، و قد جعل الله عهده و ذمّته أمناً أفضاه بين العباد برحمته و حريماً يسكنون إلي منعته. (نهج البلاغه صبحي صالح، نامة 53(.
اگر بين خود و دشمنت پيماني بستي و يا تعهد كردي كه به او پناه دهي، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهّدات خويش قرار ده! زيرا هيچ يك از فرايض الهي مانند وفاي به عهد و پيمان نيست كه مردم جهان با تمام اختلافاتي كه دارند نسبت به آن اينچنين اتفاق نظر داشته باشند و حتّي مشركان زمان جاهليت آن را مراعات مي كردند، چرا كه عواقب پيمان شكني را آزموده بودند. بنابراين، هرگز پيمان شكني مكن و در عهد خود خيانت روا مدار و دشمنت را فريب مده، زيرا غير از شخص جاهل و شقي، كسي گستاخي بر خداوند را روا نمي دارد. خداوند عهد و پيماني را كه بنام او منعقد مي شود با رحمت خود مايه آسايش بندگان و حريم امني برايشان قرار داده تا به آن پناه برند... .
در آئين مقدس اسلام وفاي به عهد يكي از وظايف مسلمين است، خواه موقع جنگ باشد يا در حال عادي، طرف پيمان مسلمان باشد يا غيرمسلمان، كه براي نمونه به برخي از آيات و رواياتي كه در اين باره رسيده است پرداخته شد.
امید آن که همه ما در رفتار و گفتار خود همواره به اصول انسانی و اسلامی پایبند باشیم به برکت توجه و توفیق الهی.
توضیح: مطلب فوق در هفته نامه سلمان کازرون موخه ۱۵/۱۰/88 به چاپ رسیده است